کعبــــــــــہ دل هــــــــــا

ما و مجنون درس عشق از یک ادیب اموختیم. او به ظاهر ﮔﺸﺖ عاشق ، ما به معنی سوختیم.

آخرین مطالب
  • ۹۴/۰۳/۳۰
    GOD

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

من که یاری ندارم چشم انتظاری ندارم
قاصدک برو برو که باتو کاری ندارم
قاصدک به چشم من قصه ی یک دردی برو
میدونم برای من خبر نیاوردی برو
توی 7تا آسمون من یه ستاره ندارم
کسی که عشق من و به یاد بیاره ندارم
ندارم دلی که یک لحظه بیادم بزنه
ندارم هیچکسی رو که فک کنی یار منه

قاصدک برو برو که باتو کاری ندارم
من که یاری ندارم چشم انتظاری ندارم

.
.
.

خیلی وقته اونی که براش میمردم دیگه نیست
قاصدک هارو بیادش می شمردم دیگه نیست
خیلی وقته که دارم با تنهایی سر می کنم
همه ی قاصدک های شهر و پر پر می کنم

قاصدک برو برو که باتو کاری ندارم
من که یاری ندارم چشم
انتظاری ندارم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۷
mostafa sepehri

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۲
mostafa sepehri

نمازهایمان اگر نماز بود که در سفر ذوق نمیکردیم از شکسته شدنش...

نمازهایمان اگر نماز بود که رکعت آخری اینقد کیف نداشت...

نمازهایمان اگر نماز بود که تبدیل به نمایش پانتومیم نمیشد هنگام نشان دادن آدرس شارژر گوشی...

نمازهایمان اگر نماز بود تبدیل نمیشد به فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر...

تبدیل نمیشد به مناسبترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار ...

تبدیل نمیشد به ماشین حساب نه نمازهایمان نماز نیست...

اگر نماز بود یک کارواش قوی میشد 

و

بافشار میشست از دلمان همه ی

سیاهی را

لکه ها را 

زشتی ها را ...

اگر نماز بود میشد کیمیا

و

مس وجودمان را تبدیل میکرد طلا...

اگر نمازمان نماز بود میشد پل

میشد پناهگاه

میشد دارو

میشد درمان 

میشد میعادگاه...

خدایا تو که درهای آسمانت را سخاوتمندانه باز کرده ای 

من از تو فقط یک چیز میخواهم

بر من منت بگذار و کاری کن نمازهایم "نماز"شود

فقط همین ...










۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۰۰:۱۴
mostafa sepehri